امیر المومنین(ع)-بستر شهادت

ساخت وبلاگ

امیر المومنین(ع)-بستر شهادت-محمود ژوليده

 

یک شب دگر تو منتظرم باش، فاطمه

مَرهم برای زخم سرم باش، فاطمه

یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است

هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است

از سینهٔ شکستهٔ تو سینه اَم پُر است

از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است

آری شنیدنیست، غم اینچنینی اَم

طولانی است قصهٔ خانه نشینی اَم

می آیم و نگفتنی اَت را بمن بگو

آن قصهٔ شنیدنی اَت را بمن بگو

من مانده ام هنوز، از آن رو گرفتنَت

وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت

ایکاش حرفی از در و دیوار میزدی

یکذّره حرف، از نوک مسمار میزدی

غیر از وصیتت، به شبِ رفتنَت به من

چیزی نگفتی عاقبت از محسنت به من

صد ماجرا و اینهمه تُوداری، ای دریغ!

رفتی تو با تمام گرفتاری، ای دریغ!

یادم نرفته آخرِ خط، گفتی یاعلی

بودی بخون و خاک و فقط، گفتی یاعلی

حالا علی بسوی تو پرواز میکند

عقده ز استخوانِ گلو باز میکند

گویا هنوز منتظرِ من نشسته ای

من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته ای

تازه حسن مصیبتش آغاز میشود

کم کم صدای غربتش آغاز میشود

دارد حسین، زمزمهٔ کربلا به لب

زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب

میبینم آن زمان که سرم، جنگ میشود

دامانِ اهل کوفه پُر از سنگ میشود

وای از شکستنِ سرِ زینب، ز سنگ بام

وای از غم غریبیِ زینب، به شهر شام

 

محمود ژوليده

موضوعات مرتبط: شهادت اميرالمومنين عليه السلام

اشعار اهلبيت عليهم السلام...
ما را در سایت اشعار اهلبيت عليهم السلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karbala1391a بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 11:22